به گزارش مشرق، مذاکرات دوروزه دوحه به دلیل کارشکنی آمریکاییها بینتیجه مانده و میان طیفهای مختلف داخل و خارج، بحث و بررسیهای متفاوتی را به دنبال داشته است.
تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم که طی چند ماه گذشته بر مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران ایستادگی و تلاش کرده به هیچ وجه تحت تاثیر فشار طرف مقابل قرار نگیرد و توپ مذاکرات هستهای برای رفع تحریمهای ظالمانه در زمین ایران نباشد، بعد از نشست دوحه با تأکید بر اینکه میز مذاکره را ترک نخواهد کرد، بار دیگر اعلام کرد که مسئولیت شکست مذاکرات دوحه و وین برعهده آمریکاست.
واضح آنکه، مقاومت تیم مذاکرهکننده کشورمان بر شروط اصلی (لغو تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین) مقامات آمریکایی را به این نتیجه رسانده که دولت سیزدهم، مشکلات اقتصادی را به برجام گره نزده، دست پر را در اختیار داشته و اهل سازش و کرنش نیست و تسلیم خواستههای فرابرجامی آمریکا نمیشود. نتیجه مذاکرات وین و نشست دوروزه دوحه این واقعیت را برای افکار عمومی اثبات کرد که آمریکا حاضر به تضمین دادن نیست و هر وقت بخواهد- با در نظر گرفتن احتمال پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات کنگره آمریکا- میتواند بدون هیچ هزینهای مجدداً از توافق خارج شده و بازهم فشار حداکثری علیه ایران را کلید بزند.
رویترز روز گذشته از قول یک مقام ارشد آمریکایی نوشت که «واشنگتن صریحاً اعلام کرده که نمیتواند به ایران تضمین حقوقی بدهد که دولت آینده آمریکا به توافق پایبند باشد.»
از سویی، ابتکار ظاهری اخیر آمریکا و اروپا در موضوع مذاکرات هستهای، صرفاً تغییر محل مذاکرات از وین به دوحه بوده و هیچچیز دیگری تغییر نکرده است. آنها نیامده بودند که با حسننیت، ابتکار عملی جدیدی به خرج داده و یا برای توافق بر روی لغو تحریمها مذاکره کنند. هدف آنها ادامه تله گذاریهای دیپلماتیک و به سرانجام رساندن قراردادی تحمیلی با ایران بود!
علاوه بر مواضع اخیر مقامات غربی، ادبیات حاکم بر اظهارات سفیر آمریکا در نشست سه روز پیش شورای امنیت گواه روشنی بر این ادعاست. وی پنجشنبه و بعد از انتشار اخباری مبنی بر شکست مذاکرات در دوحه، در جلسه شورای امنیت گفت که «توافق وین از اوایل مارس [اسفند و فروردین] آماده است»! و «اینکه ایران در مذاکرات دوحه درخواستهای فراتر از برجام مطرح کرده ما را مأیوس کرده است.»
او مدعی شد که «ایران هنوز هیچ اضطرار زمانی برای به سرانجام رساندن توافق و به اتمام رساندن این بحران نشان نداده است»!
تقسیمکار اصلاحطلبان تندرو با غربیها
با این حال و در شرایطی که آمریکاییها به ادامه کارشکنی و باجخواهی خود ادامه میدهند اما برخی پادوهای داخلی غرب در تلاشاند تا ضمن پیش بردن سیاست سازش و تسلیم، در افکار عمومی القا کنند که تیم مذاکرهکننده ایران نابلد بوده و باید برای حل مشکلات اقتصادی در مذاکرات هستهای کوتاه بیاید!
با اینکه ترامپ از برجام خارج شد و بایدن هم نمیخواهد به برجام برگردد اما مدعیان اصلاحات که روزی در مسلک و قامت منجیان اقتصاد ظاهر میشدند و میگفتند امضای کری تضمین است، مقصر اصلی وضعیت فعلی برجام یعنی آمریکا را رها کرده و تیم مذاکرهکننده کشور را آماج حملات خود قرار دادهاند.
گویا بازندگان سیاسی داخلی با آمریکاییها تقسیمکار کرده و آمریکاییها هم روی بازی رسانهای و عملیات روانی آنها حساب باز کرده تا ضمن فشار به حاکمیت، تیم مذاکرهکننده کشورمان را ناتوان نشان داده و عدم توافق را بهپای دولت سیزدهم بنویسند.
دبیرکل حزب اتحاد ملت در توئیتی نوشت: «اگر به این باور رسیدهاید که تأخیر در احیای برجام باعث تداوم و افزایش خسارات و فشار فزاینده بر اقتصاد کشور و معیشت و رنج روزافزون مردم و به ضرر منافع ملی ایران است و این توافق باید زودتر احیا شود، استفاده از دیپلماتهای توانمند، مجرب و باورمند به برجام هم یک ضرورت است.»
فعال سیاسی اصلاحطلب دیگری هم در مطلبی نوشت: «اگر آقای رئیسی سرنوشت مذاکرات را در اختیار افرادی قرار دهد که اولویتهای شخصی آنان بر منافع ملی تفوق داشته باشد، در این صورت نهتنها ملت، بلکه دولت و شخص آقای رئیسی نیز زیان خواهند دید.»
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب که رئیس دفتر و معاون پارلمانی دولت اصلاحات بود با کنایه و ادبیات تمسخرآمیزی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «باز جمعه شد. آقای علمالهدای مشهد ما از علی باقری تشکر کرده که در قطر هم مثل وین به نتیجه نرسیدند. تشکر کرده از دانشگاه امام صادق که چنین نماز شب خوانهایی تربیت کرده. خدا قبول کند نماز شب باقری را. ولی ایکاش کسی میرفت مذاکره که دیپلماسی خوانده بود.»
یکی دیگر از چهرههای تندروی اصلاحطلب که محکوم امنیتی فتنه ۸۸ بوده در راستای اعتبارزدایی از تیم مذاکرهکننده ایران نوشته است: «زندگی ما هشتادوچند میلیون رعیت در گرو مذاکره فردی از طرف ماست که افکار اکثریت ما را نمایندگی نمیکند!»
همراهی مدعیان اصلاحات با غرب چیزی جز خیانت محض نیست
همراهی و حمایت مدعیان اصلاحات از طرفهای غربی که نمیتواند چیزی جز خیانت محض باشد، در حالی است که طی چند دهه گذشته آمریکاییها در قبال جمهوری اسلامی سیاههای مملو از خیانتها و خباثتها را دارند. قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس، بیانیه ضدایرانی، فعال کردن سرویسهای اطلاعاتی صهیونیستی، ترور شهید صیادخدایی، خرابکاری در تأسیسات هستهای، تحریمهای اخیر ایران در حوزه پتروشیمی، دزدی محموله نفتکش ایران در آبهای یونان، اعلام جایزه برای کسب اطلاعات درباره سپاه تنها بخشی از اقدامات خبیثانه آمریکا و دوستانش علیه جمهوری اسلامی ایران- آنهم در طول یک ماه گذشته- است.
ضعف و نابلدی تیم مذاکرهکننده سابق وقتی ظریف گفت: «ئه ئه ندیده بودم!»
جالب آنکه اصلاحطلبان در حالی تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم را به نابلدی متهم میکنند که تیم مذاکرهکننده دولت سابق که با باند نیویورکیها همکاری داشت و در بالکن هتل «کوبورگ» محل مذاکرات سال ۹۳ با اعضای لابی نایاک (چهرههای ضدایرانی مانند هومن مجد) عکس یادگاری میانداخت بارها به عدم اطلاع از محتوای برجام و نابلدی و ناتوانی خود در مذاکرات هستهای اعتراف کرده است. مهرماه سال گذشته بود که محمدجواد ظریف، قهرمان دیپلماسی مدعیان اصلاحات
(که با عباراتی نظیر آرش کمانگیر و امیرکبیر ایران و... از او یاد میکردند) و میگفت «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است»! طی اظهاراتی در شبکه اجتماعی کلابهاوس اعتراف کرد که: «در مجلس گفتم که در برجام کلمه ساسپنشن (Suspension) نیست و این اشتباه از من بود، چهار بار یا سه بار کلمه ساسپنشن (تعلیق) در ضمیمه استفاده شده بود. این را مذاکرهکننده ما، به ما اطلاع نداده بود»!
اشاره ظریف به اظهارات خود در تاریخ ۳۰ تیرماه ۱۳۹۴ در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی است که با جرئتی آمیخته به حرارت گفته بودند: «اصلاً تعلیق در هیچ جا نیامده، در هیچ جای برجام تعلیق نیامده. هرکس تعلیق ترجمه کرده، اشتباه کرده. هیچ جای برجام تعلیق نیامده»!
محمود نبویان، نماینده مجلس در تاریخ ۲۵ آذر ۹۴ گفته بود: «فردای روز توافق، دکتر ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریمها استفاده نشده و همهجا «لغو» تحریمها آمده است و همانجا بنده در ۴ جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق/ suspend» را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: «ئه! من اینجاها را ندیده بودم».»
احمد توکلی، نماینده سابق مجلس هم همین موضوع را روایت کرده بود.
صالحی: «باید بیشتر دقت میکردیم»
«علیاکبر صالحی» رئیس سابق انرژی اتمی هم طی اظهاراتی در شهریور ۹۵ گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای آمریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوءاستفاده کند».
اشکهای تاکتیکی وندی شرمن برای عراقچی!
وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکایی در کتابی که با عنوان «من ترسو نیستم» منتشر شده، ناگفتههایی از روند مذاکرات هستهای ایران و گروه ۵+۱ را به تصویر کشیده و در آنجا روایت میکند که چطور باگریه ظاهری و اشک تاکتیکی (احساسی) توانسته مذاکرهکنندگان ایرانی را منفعل و نظرشان را عوض کند.
او حتی در جایی میگوید که عراقچی در کریسمس برای من کارت پوستال میفرستاد و نمیدانست که من یهودیام! وندی شرمن در بخشی از این کتاب صریحاً میگوید «در مذاکرات با ایران مظلومنمایی میکردم» وی در تشریح حربه اشک میگوید: «بعد از سکوتی طولانی، عراقچی از موضوعی که مطرح کرده بود، صرفنظر کرد. اشکهای من گواه این بودند که دیگر چیزی برای ارائه دادن وجود ندارد و ما به توافقی به زبان تصمیم سازمان ملل رسیدهایم. آن پایان اشکآلود آخرین چرخش اساسی مکعب روبیک شد.»
رویکردی که تعجب روسها را برانگیخته بود؛ تیم ایرانی قبول کرد تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد!
همچنین، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در مصاحبهای با اشاره به بیتوجهی تیم مذاکرهکننده ایران به حقوق ملت کشورش گفته بود: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود اما با وجود حمایت ما، درنهایت تعجب تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد! درنهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتاً در اینباره تصمیمگیرنده اصلی بودند، موافقت کردند در اینباره معامله کنند.» اینها تنها بخشی از مصادیقی است تا سایهروشنهای استراتژی و تاکتیکهای سازشی و انفعالی تیم مذاکرهکننده مورد حمایت اصلاحطلبان و همچنین تفاوت تیم مذاکرهکننده فعلی (به ریاست علی باقری) با تیم مذاکرهکننده قبلی که به اعتراف خودشان دستاوردی جز «تقریباً هیچ» نداشتند کمی مشخصتر شود وگرنه گفتنیها در این خصوص بسیار است.
با اینکه حال مدعیان اصلاحات که این روزها با بحرانهای زیادی روبهرو هستند (از اختلافات داخلی و نداشتن پایگاه اجتماعی تا ناکامی در برنامهها و خلأ تئوریک) بهجای اینکه برای آمریکاییها شمشیر تیز کنند، نوک پیکان حملات خود را به سمت مذاکرهکننده کشورمان گرفتهاند؛ روش و منشی که نمیتوان آن را چیزی جز خیانت محض نامید.